I fondled you with my hands I didn't remember my eyes I forgot my stories When I felt you in my little heart I don't know... Maybe The grain field was beautiful in my dreams My ******* are be beautiful, too When your lips become golden I didn't want the sky...
با دست هایم ...تو را نوازش می کردم چشم هایم یادم نبود قصه هایم را فراموش می کردم وقتی که تو را در قلب کوچکم احساس می کردم ...نمی دانم شاید در خواب هایم گندم زار زیبا باشد سینه هایم زیبا باشند لب های تو طلایی باشد ...من که آسمان را نمی خواستم