Submit your work, meet writers and drop the ads. Become a member
Jan 2018
زندان ها مملو از انسانهای بیگناه /دستهایم دستهای خسته و رنجور میله های سرد زندان را لمس میکنند /ازادی مگر چه میخواهم جز ازادی /گناهم فقط همین است ازادی /قلبم تکه تکه ،دستانم رنجور ،بدنم سرد و بی روح /نفس هایم در سینه پردردم حبس شده /ضربان قلبم به شماره افتاده /مگر چه میخواهد جز ازادی /دنیایم دنیای دردناک من /مملو از تیرگی و ظلم و شقاوت /زمین یخ زده و اسمان تیره و تار /دلم میخواهد بهار شود بهار ازادی /قطره های اشک روی صورت و پوست پر چینم سرازیر میشوند /مگر چه میخواهند جز ازادی /رویای ازادی به حقیقت میپیوندد /میدانم که نزدیک است /ای رویای زیبای من /نمیگذارم همچون قلب تکه پاره ام نابود شوی /نه نمیگذارم  نه نمیگذارم
ترجمه شعر قبلی freedom spring
Saba izadi
Written by
Saba izadi  21/F/Iran
(21/F/Iran)   
188
 
Please log in to view and add comments on poems